نظریه چشم انداز|تجزیه و تحلیل تصمیم گیری در شرایطِ تحت ریسک
نظریه چشم انداز (Prospect Theory) که اولین بار با عنوان نظریه چشم انداز|تجزیه و تحلیل تصمیم گیری در شرایطِ تحت ریسک منتشر شده است، از ارزشمندترین دستاوردهای دنیل کانمن (+) و آموس تورسکی (+) است. این دو دانشمند را می توان از برجسته ترین متفکران هم عصر ما دانست. این نظریه به بررسی رفتار انسان ها در تصمیم گیری های تحت ریسک می پردازد و می توان آن را زیرمجموعه مباحث مالی رفتاری دانست. دامنه ی این نظریه بسیار وسیع بوده و توسط دانشمندان در حوزه های مختلف ترجمه و استفاده شده است. به صورت کلی این نظریه به سوالاتی از این دست جواب می دهد : چه اتفاقی می افتد که ما انسان ها نمی توانیم هزینه بیمه بدنه ماشین را بیردازیم؟ نمی توانیم از رابطه عاطفی نامناسب خارج شویم، نمی توانیم سهام در ضرر خود را که امیدی به آینده آن نیست بفروشیم، به عنوان معامله گر نمی توانیم حد ضرر برای معاملات خود قرار دهیم، معاملات در سود را تحمل نمی کنیم، از سود لذت نمی بریم، لذت ها برایمان عادی می شوند، چرا به دردها عادت می کنیم، و موارد دیگری که در آینده به آن اشاره خواهیم کرد. این درس مقدمه ای بر نظریه چشم انداز و آشنایی با آن خواهد بود.
اهمیت درک نظریه چشم انداز در معامله گری
درک این نظریه برای معامله گران و سرمایه گذاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هر معامله یک تصمیم گیری تحت شرایط ریسک است که نتایج مالی مختلفی به همراه خواهد داشت. در واقع نظریه چشم انداز برای مواقعی کاربرد دارد که شما یک انتخاب انجام می دهید و نتیجه مشخصی در انتظارتان نیست و ممکن است یک انتخاب به نتایج مختلفی ختم شود. دنیل کانمن در کتاب تفکر کند و سریع برای نظریه چشم انداز به صورت مداوم از یک اصطلاح نام می برد : انتخاب های قمارگونه. کانمن معتقد است هر انتخابی در زندگی یک قمار است. با قبول حرف های کانمن این سوال را از خود بپرسیم که آیا تمام انتخاب های ما در معامله گری و سرمایه گذاری از همین جنس نیستند؟
از دلایل دیگر نیازمندی معامله گران به آشنایی با این نظریه این است که نظریه چشم انداز به بررسی ارزش ذهنی ثروت در انسان ها می پردازد. اینکه ارزش واقعی پول ( و سایر نمادهای ثروت) در ذهن ما چگونه اندازه گیری و ارزش گذاری می شوند. کانمن در مورد ایده این نظریه می گوید: نظریه ای که قصد تدوین آن را داشتیم، پیامدها را در قالب سود و زیان تعریف می کرد، نه به عنوان وضعیت ثروت. اگر معامله گری می خواهد بداند چرا توانایی تحمل معامله در سود را ندارد، چرا از گذاشتن حد ضرر طفره می رود، چرا با یک باخت در معامله تا کال شدن یا لیکویید شدن پیش می رود، چرا سودهای بزرگ به دست آمده را برای خود نمی داند و سریع آن را به باد می دهد، چرا درک درستی از ضرر و سود ندارد، چرا ریسک گریز است، چرا زیان گریز است و تمام اینها راهی به جز درک نظریه چشم انداز ندارد.
درس هایی از نظریه چشم انداز
1 – ارزش روانی پول با ارزش اقتصادی آن تفاوت دارد
برای شناخت و درک نظریه چشم انداز در ابتدا باید نگاهی به نمودار این نظریه داشته باشیم. کانمن این نمودار را پرچم نظریه می داند.
نمودار تصویری نظریه ی چشم انداز
ارزش اقتصادی، یعنی صد دلار در هر حالتی صد دلار است. در درس روانشناسی پول و در بخش ویژگی های پول گفتیم:
این مفهوم در مورد ارزش اقتصادی پول درست است اما ارزش روانی آن چه؟ ارزش روانی ده هزار تومان برای اشخاصی با شرایط مختلف یکی نیست. حتی می توان گفت ارزش ده هزارتومن برای یک فرد در شرایط مختلف هم یکی نیست. در مقام مقایسه اگر شما در کویر چند روزی تشنه مانده باشید، حاضرید برای یک لیوان آب چه قدر پول بپردازید؟ برای لیوان دوم چه قدر حاضرید بپردازید؟ برای لیوان سوم چه قدر؟
کانمن طی مطالعات خود دریافت که ارزش روانی به دست آوردن و درد از دست دادن پول با ارزش مشابه هم، با هم برابر نیست. همانطور که در نمودار فوق مشاهده نمودید. لذت ناشی از سود یک میلیون تومانی در بازارهای مالی با رَنجِ از دست دادن یک میلیون تومان بسیار متفاوت است. اعداد دقیقی برای نمودار اعلام نشده ولی کانمن معتقد است رَنجِ از دست دادن واحد مشخصی از پول بین افراد مختلف یک و نیم تا دو نیم برابر به دست آوردن همان اندازه پول است است. یعنی با از دست دادن یک میلیون تومان پول شما باید یک و نیم تا دو و نیم میلیون تومان پول به دست آورید تا دردی احساس نکنید.
2 – ارزش روانی دو میلیون تومان ( سود یا ضرر ) دو برابر یک میلیون تومان نیست.
نکته دیگری که کانمن در مطالعات خود به آن دست یافت، ارزش روانی سود و زیانِ ادامه دار بود. بار دیگر نگاهی به نمودار نظریه چشم انداز، در درک بهتر این مفهوم کمک خواهد کرد.
همانطور که در نمودار مشخص است : لذتِ حاصل از سود دو میلیون تومان به اندازه دو برابر یک میلیون تومان نیست و ما بعد از حد معینی نسبت به سودِ بیشتر، لذت کمتری احساس می کنیم. لذتی که به دست آوردن یک میلیون تومان در مرحله اول دارد، بسیار بیشتر از لذت سود دو برابری آن است. به عبارت دیگر با افزایش سود، لذت به همان نسبت افزایش پیدا نمی کند.
فرض کنید معامله ای را باز کردیم و وارد ناحیه سود شده است. با توجه به تحلیل خودمان می دانیم احتمال اینکه دوبرابر این مبلغ سود به دست آوریم وجود دارد. اما نمی توانیم در مقابل وسوسه برداشتن آن سود اولیه مقاومت کنیم. یکی از دلایل این امر این است که لذت سود بیشتر با بزرگ شدن عدد به صورت خطی افزایش پیدا نمی کند و دلیل دیگری را هم می توان برای آن ذکر نمود که با توجه به قسمت پایین نمودار می توان به آن دست یافت: زیان گریزی
با نگاه به قسمت پایین نمودار به نکته دیگری می رسیم. دو میلیون تومان ضرر، دو برابر یک میلیون تومان ضرر درد ندارد. در واقع ما بعد از حد معینی، به ضرر بی حس می شویم و به خاطر دردِ از دست دادن پول که بخش اعظم آن در ابتدای مسیر رخ می دهد تلاشمان را تا پایان یافتن منابعمان ادامه می دهیم تا درد اولیه را تسکین دهیم. از دست دادن بخش کوچکی از منابعمان دردی برابر با از دست دادن کل منبعمان به همراه دارد.
در درس بعدی به بررسی یک مفهوم دیگر از نظریه چشم انداز یعنی انطباق پذیری خواهیم پرداخت.