اگر شانس با من یار بود|سوگیری خدمت به خود

منتشرشده توسط trade school در تاریخ

همه ما دوران تحصیل خود را به یاد داریم و احتمالا از طرف خودمان یا دیگر همکلاسی هایمان  به این گونه جملات برخورده ایم : ” بیست گرفتم، نوزده شدم، ده داد بهم، هفت داد بهم، تو امتحان با نامردی ردم کرد و… “. سوگیری خدمت به خود ، مبحثی است که به بررسی مواردی از این دست می پردازد، یعنی جایی که بیست را خودتان می گیرید و هفت را به شما می دهند. سوگیری خدمت به خود یکی از خطاهای ارزیابی است که دن آریلی استاد اقتصاد رفتاری آن ها را در معروفترین کتاب خویش “نابخردی­ های پیش بینی پذیر” می نامد (+).

برای تالیف این درس از کتاب تفکر نامطمئن آنی دوک کمک گرفته شده است.

سوگیری خدمت به خود روش تحلیل رویدادها توسط ما را بیان می کند. طبق این اصل، ما رویدادها را به دو صورت تحلیل و بررسی می کنیم. اگر تصمیمی گرفته ایم  و نتیجه خوب بوده است، تمام نکات ریزی را که نشان از درایت ما دارد را جمع کرده و به عنوان دلایل موفقیت خودمان نتیجه گیری می کنیم. و اگر نتیجه آن چیزی نباشد که انتظارش را داشتیم شروع به پیدا کردن رد پای شانس در این رویدادها می کنیم. در دنیای ترید اگر با تریدرها صحبت کرده باشید این جملات را زیاد از آنها شنیده اید : ” حس کردم بازار الان شروع به ریزش میکنه و سریع وارد شدم و چه سودی هم کردم. لعنت به این شانس، اومد حد ضرر منو زد برگشت، اصلا انگار هر موقع من تصمیمی می گیرم بازار میفهمه مخالفت می کنه، اگر زودتر می دیدم وارد معامله می شدم، حیف شد، میدونستم از اینجا اصلاح می کنه ولی شانس باهام یار نبود، این هفته بازارو بهتر می دیدم و بهتر مطالعه کردم و کل معاملاتم سود ده بودن و… “

می بینید ما در در دنیای ترید هم درگیر اگر شانس با من یار بود هستیم. ما در صورت شکست شروع به درگیر کردن رویدادهای خارجی در شکستمان می کنیم. اگر آن اتفاق می افتاد، اگر کمی خوش شانس بودم، اگر وقایع جور دیگری اتفاق می افتاد، اگر اگر اگر… .

در این فضاست که افرادی گامشان را یک قدم  جلوتر نهاده و شروع به سیگنال فروشی با شیوه های رمل و جادو و ستاره شناسی می کنند. اگر در این مورد کنجکاوی به خرج داده باشید حتما در فضای شبکه های اجتماعی به افرادی برخورده اید که با این شیوه ها مشغول ارایه سیگنال های ورود خروج به بازارهای مالی هستند. و افراد بیشماری که در جستجوی خوشبختی سریع و بی زحمت مشغول دنبال کردن این افراد هستند!

چرا ما دچار سوگیری خدمت به خود می شویم؟

واقعیت این است که ما برای چیزهای خوبی که کسب می کنیم ارزش زیادی قائلیم و برای چیزهای بد، شانس را دخیل می دانیم تا تقصیری متوجه ما نباشد. ما در بررسی پدیده ها طوری عمل می کنیم که خودمان را از هر اشتباهی تبرئه کنیم. وقتی در پی درک چرایی اتفاقاتی که افتاده می گردیم در واقع دلایل اصلی آن برای ما اهمیتی ندارد، تنها چیزی که برای ما مهم است این است که یا مهارت و توانمندی ما در تصمیم گیری را تایید کند یا ما را از پیامد تصمیم اشتباه تبرئه کند.

ما انسان ها اساتید خود فریبی هستیم. این خود فریبی مثل اکثر سوگیری های ما، یادگار دوران تکامل ماست. در طول تاریخ، افرادِ با اعتماد به نفسِ بالا همواره همتایان بهتری را جذب می کردند و ادامه نسل آن ها ساده تر اتفاق می افتاد. از آنجایی که ما در تشخیص فریب خوب عمل می کنیم، برای فریب دیگران راجع به اعتماد به نفس خودمان، اول باید خودمان را فریب دهیم .تصادفات رانندگی نمونه بارز از سوگیری خدمت به خود هستند.

رابرت مک کان (+/+) استاد حقوق دانشگاه استفورد و روانشناس اجتماعی، گزارش های مربوط به رانندگی را مورد مطالعه قرار  داد و متوجه شد در 75 درصد تصادفات افراد یک عامل خارجی را به عنوان عامل تصادف معرفی می کنند.  حتی در 37 درصد مواردی که تصادف به صورت تک خودرویی اتفاق افتاده، رانندگان همچنان به دنبال عوامل خارجی برای توجیه تصادف به وجود آمده هستند.

همانطور که پیش از این نیز اشاره کردیم : ” خطای خدمت به خود مانند اکثر سوگیری ها ریشه در تکامل دارد “. هیچ کدام از ما در مقابل آن مصون نیستیم ولی اگر قرار است ما ترید کردن را ادامه بدهیم و تریدر شویم این سوگیری یکی از مواردی است که قطعا ما را نابود خواهد کرد. در درس نتیجه گرایی از معایب نتیجه گرا بودن گفتیم. از اینکه باید بتوانیم مسیر درست را تشخیص دهیم، حتی اگر به نتیجه خوبی منجر نشود. سوگیری خدمت به خود ما را از فکر کردن به مسیر باز می دارد. این سوگیری به صورت آشکاری توانایی ما در تحلیل و درس گرفتن از تجارب معاملات را مختل می کند.

اگر هر موقع تصمیم ما شکست می خورد شانس را عنصر اصلی باختمان معرفی کنیم؛ در واقع فرصت تجزیه و تحلیل و درس گرفتن از شکست را از خود گرفته ایم.  از طرفی با اعتبار بخشیدن بیش از اندازه به نتایج مثبتی که گرفته شده، در آینده سهم بیشتری برای آن قائل خواهیم شد.

برای مثال روبه روی چارت می نشینیم، یکبار حس می کنیم باین نماد الان سقوط خواهد کرد، معامله شورت ( سل ) را فعال می کنیم و از سر شانس سود خوبی کسب می کنیم. در آینده بسیار سخت است که از دخیل کردن حسمان در معاملات مصون بمانیم، حسی که آخرین بار سود خوبی نصیبمان کرد.

آنی دوک در پایان بحث سوگیری خدمت به خود این چنین می گوید :

الگوی خدمت به خود یک الگوی فکری ریشه دار و بسیار قدرتمند است. درک بروز چنین الگویی اولین قدم توسعه راهبردهای علمی برای بهبود توانایی مان در درس گرفتن از تجربه است.  این راهکارها کمک می کنند تا در ارزیابی نتایج منطقی تر عمل کنیم. و با ذهن بازتری همه دلایل احتمالیِ یک نتیجه را در نظر بگیریم، نه فقط دلایلی را که به مذاقمان خوش می آید.

ما به عنوان تریدر با شناخت مفهوم خدمت به خود نگاه متفاوتی به نتایجی که از معاملاتمان حاصل می شود خواهیم داشت. هر رویدادی با ترکیب دو عنصر شانس و مهارت است که به موفقیت می رسد. با درک این مفهوم، در تحلیل نتیجه ی عملکردمان، هیچگاه نقش صد در صدی به شانس یا مهارت نخواهیم بخشید و کمی عادلانه تر در مورد نتایجمان قضاوت خواهیم کرد.

دسته‌ها: اقتصاد رفتاری

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها