فقر احمق می کند|کتابی در مورد کمیابی

منتشرشده توسط trade school در تاریخ

شاید آنچه که در مورد کتاب فقر احمق می کند بیش از همه ما را ذوق زده کرد این پاراگراف در مقدمه بود : ” این کتاب قرار نیست حکم نهایی صادر کند. در اینجا دورنمایی جدید برای نگاه به مشکلی بسیار قدیمی فراهم شده است، مشکلی که باید به طور جدی به آن پرداخت. هربار که طرز فکری جدید ارائه می شود،تاویلات جدیدی را می توان دریافت کرد، ابعاد جدیدی را می توان رمز گشود و پیامدهای جدیدی را می توان مطالعه کرد. هنوز کار زیادی باقی مانده است، و از این نظر کتاب ما را می توان یک دعوت نامه دانست، دعوت نامه ای برای حضور در ردیف اول یک فرایند اکتشافی “

این پاراگراف بسیار منطبق بر خط مشی مدرسه ترید است. جایی که راهکار نهایی برای چالش ها ارائه نمی دهیم، ما همواره تلاش کرده ایم برای درک هر شخص از خودش در مسیر پر فراز و فرود معامله گری، چراغ راهی باشیم. هر چه نوشته ایم و محتوا در این زمینه ارائه داده ایم به کنار و درنهایت گفته ایم، اگر چیزی در ذهنتان حل نمی شود، کافی ست به ما بگویید : لازمه بیشتر حرف بزنیم 🙂

درباره نویسندگان کتاب

سندهیل مولاینیتن و الدارشفیر در کتاب فقر احمق می کند درباره پدیده ای به نام کمیابی حرف می زنند. کمیابی پدیده ای که ذهن را تسخیر می کند. وسعت نگاه شما به وقایع را کاهش می دهد و باعث می شود برای رفع نیازی که در آن لحظه کمبودش حس می شود، ذهنتان روی آن کمبود تمرکز کند.

نویسندگان، اساس کتاب را بر پایه ی همین کمبود و تمرکز حاصل از آن قرار داده اند. و برای درک بهتر موضوع، این تمرکز را به تونل زنی ذهنی تشبیه کرده اند. یعنی وضعیتی مانند داخل تونل رفتن، همانقدر که در تونل راه برایتان یکی ست، از دیدن واقعیات خارج از تونل هم محروم می مانید.

مزایا و معایب این پدیده را بررسی کرده اند و البته همانطور که از عنوان کتاب مشخص است، معایب این پدیده را بسیار بیشتر می دانند.

کتاب هیچ ادعایی بر کاملا اورجینال نوشته شدن ندارد و بارها برای تفهمیم بهتر نظریه ها، به سراغ آزمایشات و روایات سایر پژوهشگران می رود و در ذکر نام منابع نیز ابایی ندارد.

درباره چاپ و ترجمه کتاب

کتاب توسط نشر ترجمان و توسط آقای سید امیرحسین میر ابوطالبی ( مترجمی که تا کنون در حوزه ی ترجمه ی کتاب های اقتصادی فعالیت داشته است) به فارسی ترجمه شده است. قطعا انتخاب هوشمندانه -و بومی سازی شده- عنوان کتاب در پر فروش شدن کتاب تاثیر بسزایی داشته است ( آن هم برای ملتی که همیشه خود را فقیر مطلق مالی می داند و به دنبال راه حل های کوتاه می گردد).

نشر ترجمان در سال های اخیر با معرفی خود به عنوان ناشر علوم انسانی و مترجم آثار به روز انگلیسی در ایران شناخته شده است. استفاده از مترجمین دقیق، ویرایش های با وسواس بالا و بهره بردن از کیفیت چاپ مطلوب، استفاده از تولیدات این مجموعه را بسیار قابل اعتماد ساخته است.

نشر ترجمان به گفته خودش، “جهت صرفه جویی در مصرف کاغذ و کاهش قیمت کتاب، پی نوشت ها، واژه نامه و نمایه را در کتاب نیاورده است”. و به جای آن 48 صفحه، یک QR Code جهت اسکن در صفحه آخر کتاب قرار داده است. این بزرگترین اذیتی بوده که نشر ترجمان می توانسته برای خواننده کتاب ایجاد کند و به حق هم در آن موفق بوده است. تمرکز خواننده در اثر این این ابتکار تبلیغاتی ناشایست نشر ترجمان، بارها در حین مطالعه از بین می رود. قضاوت در مورد دو ایده ی ” کاهش قیمت کتاب ” و نیز ” صرفه جویی در کاغذ ” را به عهده ی مخاطبان می گذاریم.

کلیت کتاب

جدای مقدمه، کتاب در کل به سه بخش تقسیم شده است

بخش اول – ذهنیت کمیابی : به تعاریف مورد نظر نویسندگان پرداخته و مفاهیمی همچون کمیابی – تونل زنی و کاهش پهنای باند ( کاهش توان عملیاتی بر اثر استفاده از ظرفیت ذهن در محل هایی که کمیابی شناسایی شده است)

بخش دوم – کمیابی، کمیابی به بار می آورد : در این بخش با بررسی شیوه های انتخاب و تصمیم گیری بر اثر کمیابی مواجه می شویم. با مفاهیم نزدیک بینی ( در مقابل دور اندیشی ) که در اثر کمبود بوجود می ایند، آشنا می شویم. و در نهایت به مشکلاتی که کمبود آن ها را تشدید می کند می رسیم.

بخش سوم – طراحی برای کمیابی :

اصطلاحات کتاب

کتاب فقر احمق می کند، از بازتعریف چند واژه مصالح اولیه ی خود را به دست آورده است. واژه هایی که در فصل های ابتدایی کتاب معرفی می شوند، در فصل های جلوتر بارها مورد استفاده قرار می گیرند. از این رو درک چند اصطلاح، ترکیب و تک واژه در کتاب از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

مدرسه ترید نیز در درس هایی به این واژگان ارجاع داده است. این ارجاعات بدون باز تعریف و ذکر مثال، در آینده ممکن است موجب درک ناصحیح از محتوای درس ها به دست بدهد. بنابراین ما نیز به اجبار و از روی نیاز، این واژگان را در اینجا آورده ایم. طبیعی ست در صورت عدم نیاز مخاطب به این دایره واژگان، مطالعه ی آن ها چندان ضروری نمی نماید.

کمیابی : کم داشتن از چیزی. کمبود منابع از هر نوعی.
مثال : یک مدیر با ده ها پروژه ی عقب افتاده، یک کارگر ساده با کوهی از بدهی و یک خانم خانه دار که درگیر رژیم گرفتن است چه شباهتی باهم دارند؟ این افراد همه دچار کمیابی اند. یکی زمان کافی ندارد، یکی بی پول است و دیگری نیز کالری هایش را محدود کرده است. کمیابی به شکلی اعجب آور، ذهن همه را تحت تاثیر قرار می دهد.

تونل زنی : بوجود آمدن وضعیتی که شعاع دید محدود شود. حرکت در مسیری مشخص بدون دیدن وقایع دیگر.
مثال : فرض کنید برای مسافرت از تهران به سمت چالوس درحرکت هستید، در راه هر زمان که وارد تونل می شوید، چه اتفاقی می افتد؟ دیگر درخت ها را نمی بینید. آسمانی وجود ندارد و مسیرتان به صورت یک طرفه و تقریبا بی هیچ زوائدی در پیش رویتان قرار دارد. این وضعیت حاصل قرار گیری شما در تونل است. ذهن نیز همینطور عمل می کند. گاهی بر اثر تمرکز و توجه بیش از حد شما بر واقعه ای خاص، دیگر قادر به دیدن صحنه ها، یا شاید شنیدن صداها نیستید. به این وضعیت تونل زنی مغزی، یا به اختصار تونل زنی گفته می شود.

ضرب العجل : محدودیت زمانی برای انجام امور
مثال : کنکور یک مثال از وجود ضرب العجل است. تعدادی سوال در زمانی محدود برای رسیدن به پاسخ وجود دارند. ضرب العجل در مورد کمبود منابع زمانی به کار برده می شود. ضرب العجل نیز مانند بسیاری از وقایع رفتاری دیگر نسبی ست. برای یک پروژه در زمینه حفاری های نفتی، ده سال ضرب العجل محسوب می شود. و برای رساندن غذا توسط پیک، یک ساعت ضرب العجل محسوب می شود.
طبق آزمایش ها هر چقدر به نقطه ی پایانی ضرب العجل نزدیک می شویم، ذهن بیشتر دچار کمیابی و عواقب آن ( مثبت و منفی ) دچار می شود.

نزدیک بینی : دیدن آن چه در نزدیک رخ می دهد. عدم اشراف بر آن چه در دورترها رخ داده یا خواهد داد.
مثال : نزدیک بینی را بیشتر از هر جای دیگری در بین چشم پزشکاتن می شنویم. شخصی که به دلیل عارضه در عملکرد چشم، قادر به دیدن اشیا در فاصله ای نزدیک است و دورترها را تار و ناواضح می بیند. نویسندگان کتاب، از این اصطلاح پزشکی وام گرفته اند و آن را به حوزه ی روانشناسی مالی ( اقتصاد رفتاری ) آورده اند. اشخاصی را مثال می زنند که با داشتن مثلا 200 هزار تومان در حسابشان، کل آن پول را به یک وعده غذایی اختصاص می دهند، بی آنکه توجهی به کمی بعدتر ( جهت بازگشت با تاکسی به خانه ) بکنند. این افراد دچار نزدیک بینی هستند. نمی توانند آینده را ببینند. این وضعیت علیت های مختلفی دارد که کمیابی یکی از دلایل آن در کتاب ذکر می شود.

پهنای باند : ظرفیت اسمی و قابل انتظار یک باند مشخص
مثال : پهنای باند را خیلی زیاد در مورد اینترنت می شنویم. که مثلا پهنای باند اینترنت خریداری شده توسط کاربر چقدر است. پهنای باند از ترکیباتی ست که اتفاقا معانای ترکیب از ترجمه تحت الفظی آن حاصل شده و از ترکیبات گویا به حساب می آید. نویسندگان در کتاب، برای توصیف ظرفیت ذهنی انسان از پهنای باند استفاده می کنند. وقتی در حال رانندگی هستیم درصدی از پهنای باندمان را استفاده می کنیم ( خواه رانندگی در سیستم یک، یا سیستم دو + ). وقتی در حال فکر کردن به بدهی هایمان هستیم، در حال استفاده از پهنای باند مغزمان هستیم. و همانطور که می دانیم تا بحال هیچ منبع نامحدودی کشف نشده است. پس وقتی در حال استفاده از پهنای باند هستیم، یعنی از ظرفیت صد آن فاصله گرفته و به سمت ظرفیت صفر آن در حرکت هستیم.

ظرفیت آزاد – جای خالی : قسمت استفاده نشده و همزمان قابل استفاده ی هر چیزی
مثال : وقتی در جیبتان 200 هزار تومان پول دارید و به فلافلی می روید، به چه معناست؟ آیا مثلا نمی توانید با آن پول بروید و پیتزا بخورید؟ البته که می توانید. اگر فلافل هوس کرده باشید که بحث جداست. اما اگر از دیدگاه اقتصادی به واقعه نگاه می کنیدف شما در حال بالانس نگه داشتن ظرفیت آزاد یا نگه داشتن جای خالی در حسابتان هستید. شاید لازم شد در راه یک آب معدنی هم بخرید، آن آب معدنی از این ظرفیت آزاد و جای خالی حساب خواهد شد. در مورد مغزر نیز چنین است، وقتی تصمیمات پی در پی و انتخاب های زیادی را انجام می دهید، در واقع در حال برداشت از ظرفیت آزاد و کاهش جای خالی مغزتان هستید.

ناهم زیستی کتاب با فرهنگ اقتصادی ایران

این مورد در بسیاری از کتاب های ترجمه شده در فرهنگ های اقتصادی مختلف صدق می کند. مثلا در اقتصادی مثل ایران که قرض کردن به صورت وام، و بهره مند شدن از سود حاصل از تورم، خودش نوعی کاسبی آبرومند و پولساز! به حساب می آید، بخشی از نوشته های کتاب مصداق ندارد. همچنین در ایران چیزی به نام وام کوتاه در سیستم بانکی چندان تعریف شده نیست، (البته که در مقابل این پدیده ما ربا را داریم). کتاب بارها به چنین مسائلی ارجاع می دهد و از روی همین ارجاعات نتیجه گیری هم می کند، توجه به چنین نکات و پیش فرض هایی در هنگام مطالعه کتاب ضروری ست. زیرا مثلا انبارداری از نوع ذخیره که در بخشی از اقتصادهای درست تهدید به حساب می آید، در اقتصادهای بیمار، خودش فرصتی ست مغتنم!


اشتراک در
اطلاع از
guest
5 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بهنام محمدی
بهنام محمدی
1 سال قبل

ممنون برای معرفی این کتاب خوب، در جایی خوندم که نویسندگان کتاب جزو صد متفکر برتر جهان معرفی شدند. خیلی دوست دارم این کتاب رو بخونم

بهنام محمدی
بهنام محمدی
1 سال قبل

چند روز قبل که معرفی کتاب رو شروع نکرده بودم نگاه درستی به مفاهیمی که در این مطلب ذکر شده بود نداشتم. بعد از جلو رفتن هر لحظه خودم رو میدیدم که تو روزهای فقر دارم با انبوهی از تصمیمات اشتباه شرایط رو بدتر می کنم. منظور من در اینجا فقر مالیه.وقتی درگیر فقر مالی هستید نگاه شما به شدت به نگاه کوتاه مدت تبدبل میشه و تنها به برطرف کردن نیازهای همونروز و چند روز آینده معطوف میشید. کمیابی و فقر مالی باعث میشه، داشتن استراتژی (به عنوان یک مفهوم بلند مدت) در زندگی شما رنگ ببازه. شما فقط به گذروندن شرایط فکر می کنید، شرایطی که داره روح و جسم شما رو فرسایش میده و این فرسایش به نظرم خودش باعث تقویت کمیابی خواهد شد.

سعید طاهرخانی
سعید طاهرخانی
9 ماه قبل

سلام به دوستانم در مدرسه ترید
بنده مدتی هست با سایتتون آشنا شدم و بسیار از خوندن مطالبش لذت می برم و برام نکات عمیق و مفیدی داره.
فقط خواستم از این طریق تشکر کنم و براتون آرزوی موفقیت بیشتر داشته باشم.