ناتوانی در پیش بینی ناگهانی ها|پذیرش یا مقابله؟

منتشرشده توسط trade school در تاریخ

ناتوانی در پیش بینی ناگهانی ها|پذیرش یا مقابله؟

ناتوانی در پیش بینی ناگهانی ها، با توجه به سهمی که در دینامیک وقوع رویدادها دارند، به معنای ناتوانی در پیش بینی روند تاریخ است، ولی رفتار ما جوری است که انگار می توانیم رویدادهای تاریخی را پیشگویی کنیم ( حتی از این بدتر، روند تاریخ را دگرگون سازیم ).1

اگر پای در راه پر پیچ و خم معامله گری در بازاراهای مالی بگذارید، دیر یا زود در کناره های این راه، استخوان های باقی مانده ی افرادی را خواهید دید که در این راه، جان ( سرمایه و زمان ) خود را از دست داده اند. متاسفانه یا خوشبختانه تعداد این افراد نیز کم نیستند. افرادی که تمام یا بخشی از سرمایه ی مادی خود را در این راه از دست داده اند. افرادی که سال های زیادی از عمر گرانبها را که می شد به کارهای دیگر اختصاص داد ( و احتمالا در آن ها موفق تر بود )، در این راه صرف کرده اند و در پی گذشت سالیان، خسته و بی دستاورد، بازار را ترک کرده اند.

علل موفقیت در بازارهای مالی به موارد بسیاری وابسته است. اما یکی از مهم ترین آن ها، شناسایی و درک ریسک و عدم قطعیت در بازارهای مالی است. و اگر بخواهیم کمی پا را فراتر بگذاریم، باید بپذیریم که درک ریسک و ابهام ، حتی در زندگی معمول روزانه نیز، مهم و از اصول بنیادی توسعه است.

نسیم طالب (+) در کتاب قوی سیاه، با عنوان فرعی اندیشه ورزی پیرامون ریسک، به وجوه مختلفی از ریسک و عدم قطعیت پرداخته است. نمونه های متفاوتی که نسیم طالب در جای جای کتاب به آن ها اشاره می کند، کمک شایانی به درک عمیق ترِ سطحی نگری ما می کند.

برای مثال : بهای نفت و کسری بودجه ی تامین اجتماعی را در چشم انداز سی سال آینده روی کاغذ می آوریم، غافل که حتی نمی توانیم این ارقام را برای تابستان آینده هم از پیش بگوییم. ناتوانی ما به پیش بینی در فضاهای آلوده به احتمالِ تغییرات سنگین و خارج از محدوده ی تغییرات قبلی، همراه با کمبود آگاهی کلی از چنین فضاهایی، برخی حرفه ای های خاص را به این باور می رساند که کارشناس برجسته اند، حال آنکه در واقع نیستند. پیشینه ی کاری آنان نشان می دهد آن ها درباره موضوع مورد بحث چیزی بیش از مردم عادی نمی دانند، ولی در داستان پردازی ( یا بدتر از آن، در خام کردن مردم با مدل های پیچیده ی ریاضی ) دستی چیره دارند؛ آنها به احتمال زیاد کراوات هم می زنند.1

تغییرات شدید در بازارهای مالی پیش بینی پذیر نیستند ( هر چند می شود کاملا بی مسئولیت در مورد آن ها حدس و گمان ارائه داد ). پس به جای اینکه ساده لوحانه در پی پیشگویی تغییرات سنگینی که باعث آسیب های جدی یا سودهای کلان ( بر حسب شانس ) می شوند، باید با آن ها کنار بیاییم. اگر معامله گران بپذیرند که ناتوانی در پیش بینی ناگهانی ها دارند و با آن کنار بیایند، کیفیت معامله گری و توسعه ی حرفه ای ایشان بسیار سریعتر شکل می گیرد.

پذیرش وجود تغییرات ناگهانی در بازارهای سرمایه به ما این امکان را می دهد که ذخایر ( مارجین ) خود را طبق تغییرات بزرگی که پیش خواهند آمد تقسیم کنیم. درست مانند طبیعت گردانِ در بیابان مانده ای که غذای خود را تا آخرین لحظه ی امید به زندگی جیره بندی می کنند. سرمایه ی هر معامله گر، باید طوری در معاملاتش تقسیم شوند که بتواند به او فرصت آزمون و خطاهای زیادی را بدهد. ( محاسبه ی این تقسیمات، از مباحث بسیار مهم در سرفصل مدیریت سرمایه است. یعنی سرمایه چگونه باید تقسیم شود که معاملات علاوه بر کنترل ریسک، از صرفه ی اقتصادی نیز برخوردار باشند )

در پایان با اشاره ای به شیوه ی تفکر نسیم طالب در خصوص نحوه ی توسعه و بهبود معامله گری به این جمله ی او از کتاب قوی سیاه رجوع می کنیم :

منابع پر استفاده در این نوشته :
1. کتاب ” قوی سیاه ” نوشته نسیم نیکلاس طالب

منابع تکمیلی از دروس مدرسه ی ترید برای این درس :
1. مطالعه ی سرفصل مدیریت سرمایه +
2. مطالعه ی سری نوشته هایی با الهام از آنی دوک +


اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها