چرا ترید می کنیم؟｜حاصل معامله گری چیست؟
اگر جواب های انسان را از عملکردش جدا کنید، انسان ها جواب های خیلی شکیلی برای برخی سوالات دارند. از جمله همین سوال که چرا ترید می کنیم؟｜حاصل معامله گری چیست؟
جواب این سوال در حالت کلیشه ای این است که : برای رفاه بیشتر، برای درآمد مطلوب و در پی آن زندگی بهتر. برای اینکه ارزشی ایجاد کنیم تا به بهبود زندگی خود کمک کنیم!
اما آیا برای همه ی معامله گران در عمل چنین اتفاقی می افتد؟ پاسخ قطعا منفی ست. آیا برای بخش بزرگی از معامله گران این رضایت و بهبود در پس ترید کردن اتفاق می افتد؟ متاسفانه باز هم می شود با قطعیت به این سوال جواب منفی داد.
برای نگارش این محتوا از تحقیقات برد کلونتز (+)، یکی از دانشمندان برجسته ی عرصه ی مالی درمانی، که این تحقیقات را در قالب دو کتاب ارزشمند “راهنمای جامع مالی درمانی” و “کلینیک مالی” گرد آوری کرده است بهره برده ایم. دانش مالی درمانی دانش بسیار نوپایی ست و نخستین نوشته های مربوط به آن در فضای وب در سال 2001 مشاهده شده اند. دانش مالی درمانی بسیار نوپاست. به طوریکه FTA ( انجمن مالی درمانی آمریکا ) در سال 2009 فعالیت خود را آغاز کرد و این انجمن همواره اذعان داشته که هنوز سوال های موجود در زمینه ی دانش مالی درمانی، بسیار بیشتر از جواب های موجود در این حوزه است!
اگر چنین مشکلی وجود دارد، سر منشا این مشکل کجاست ؟
در کسب و کارهای مبتنی بر حضور کالاهای فیزیکی ( آن گونه از تجارت هایی که بشر طی هزاران سال با آن آشنا بوده است ) بخشی از این مشکلات ناشی از پول هستند. اما در مقوله ی معامله گری در بازارهای مالی از هر نوع ( فارکس – سهام – بورس – ارزهای دیجیتال ) بخش بزرگتری از این مشکلات از دیدگاه ما نسبت به پول به وجود می آیند. دلیل آن هم چندان دور از ذهن نیست. در دنیای معامله گری این گونه از بازارها، عملا هیچ چیز ملموسی ( از نوع فیزیکی ) وجود ندارد. و این پول است که در قبال پول معامله می شود.
اگر هنوز تعریفی از پول در ذهن ندارید، مطالعه ی این درس را در همین جا متوقف کنید و به درس روانشناسی پول｜پول چیست؟ مراجعه کنید، تا یک سری تعاریف مشترک، برای ادامه ی بحث در اختیار داشته باشیم.
سرمنشا این مشکل که چرا ترید حال ما را خوب نمی کند و چرا پول هم حال ما را خوب نمی کند، در نحوه ی برخورد ما با پول در سه زمان گذشته، حال و آینده، قابل جستجو خواهد بود.
پول برای افراد چه جایگاهی دارد؟
پول لاجرم با تار و پود روابط، رویاها، ترس ها، عشق ها و نفرت ها، موفقیت ها، شکست ها و کشمکش های افراد در هم تنیده است. پول یکی از ارکان زندگی ست که کلیه ابعاد وجودی، از تامین نیازهای پایه برای غذاو پناهگاه تا تامین نیازهای رده بالا با محوریت معنی زندگی و ارتباط معنوی را تحت سیطره خود قرار داده است.
برای اغلب ما، پول دارای ارتباط تنگاتنگ با استرس و مشکلات است. از بین افرادی که در مطالعه انجمن روانشناسی آمریکا شرکت کرده بودند، 73 درصد پول را به عنوان دلیل شماره یک استرس در زندگی خود معرفی کردند که به لحاظ مردم آمریکا دارای بیشترین نرخ بدهی و برخی از آن ها دارای کمترین نرخ سپرده گذاری در طول تاریخ هستند.
پول دلیل اصلی تعارض در زندگی زناشویی ست. حدود 40 درصد از مردم آمریکا اعتراف کردند که در مورد پول به همسران خود دروغ گفته اند. تمام این استرس های مالی، هزینه ای گزاف به دنبال دارد.
مطالعات نشان می دهد که مشکلات مالی منجر به افسردگی، اضطراب، از دست دادن کنترل شخصی، مشکلات سلامتی، ضعف در اجرای نقش های کارکردی، عملکرد شغلی ضعیف و عزت نفس پایین می شوند.
بنابراین و پس از تمام توضیحات بالا، آیا تریدر یا معامله گری می تواند با وجود این حجم از مشکلات به معامله گر موفقی تبدیل شود؟ بعید می دانم که در این مورد پاسختان مثبت باشد. اما در این مورد چاره چیست؟
آیا واقعا ما با این حجم از مشکلات مالی سر و کار داریم؟
بیایید یک بار دیگر از نو شروع کنیم. تمام مشکلات بالا را باهم خواندیم. فشارهای ناکافی بودن سرمایه و پول را متوجه شدیم. اما متر و معیار این کم بودن چیست؟ چقدر پول کم است؟ چقدر پول نیاز داریم؟ چقدر پول کافی ست؟ واقعیت این است که هیچ متر و معیار مشخصی برای پاسخ به این سوال وجود ندارد. اما تغییر شیوه ی نگاه ما به مسائل پولی که در گذشته بر سر ما آمده، می تواند از این ابهام بکاهد و ما را به سمت و سوی درست تری هدایت کند .
پول درونی و پول بیرونی
این دو اصطلاحی ست که برای فهم بیشتر ماجرا در مدرسه ی ترید آن ها را تعریف کرده ایم. طبعا نیاز داریم که مفهوم مورد نظر ما از این دو اصطلاح را بفهمیم.
پول بیرونی : کمّی و عددی ست. مقدارش با عدد مشخص می شود. برای مثال شما ده هزار دلار در حساب خود دارید.
پول درونی : داستان پول درونی اما متفاوت است. بهتر است آن را به اعتبار درونی تعبیر کنیم تا پول. اعتبار درونی برای ما انسان ها ریشه ی عمیقی در گذشته دارد. فقرهای گریبانگیر در گذشته ی ما انسان ها از میزان این اعتبار می کاهند. داستان موفقیت های ما در کسب و کارهای مختلف یا موفقیت ایده هایمان که به بار نشسته اند، به این اعتبار درونی قدرت می دهند.
میزان اعتبار درونی در هر شخص در اندازه ی مشخصی از پول بیرونی متغیر است. در یک وضعیت مشابه از میزان هزینه های دو شخص تقریبا یکسان ( با میزان بدهی و درآمد یکسان ) و فقط با تفاوت در گذشته ی این دو شخص؛ ممکن است کسی با اعتبار ده هزار دلاری در حساب پول بیرونی خود کاملا احساس رضایت در حساب اعتبار درونی خود داشته باشد. و در نقطه ی مقابل، شخصی با اعتبار ده هزار دلاری در حساب پول بیرونی خود، احساس فقر شدید در اعتبار درونی خود را تجربه کند.
چگونه می توانیم اعتبار درونی ( ظرفیت پول درونی ) را کشف کنیم و سپس افزایش دهیم ؟
برای اجرای کارهای فراتر از روزمره و نسبتا پیچیده، نیاز به ابزارهای مرتبط آن کار داریم. برای این امرنیز لازم است اختصارا با شاخه ی جدیدی از علم به نام مالی رفتاری آشنا بشویم.
مالی رفتاری به معنی کاربرد روانشناسی در حوزه ی امور مالی ست. به طور ویژه مالی رفتاری شامل کاربرد یکی از ابعاد روانشناسی در امور مالی است و آن روانشناسی شناختی ست.
روانشناسی شناختی در مقام علم آزمایشگاهی به دنبال درک شناخت، ادراک و حافظه انسان و تاثیر فرآیندهای شناختی بر رفتار انسان است. مالی رفتاری این مفاهیم و یافته های پژوهشی را از روانشناسی شناختی قرض گرفته، و آن ها را در حوزه رفتار مالی به کار گرفته و به تبع آن یافته های بسیار مهمی مبنی بر این که یک انسان عادی چه تمایلی به اشتباهات مالی دارد ارائه نموده است.
مالی رفتاری به مانند روانشناسی بالینی، با استناد بر کشف بر اساس مصاحبه با افراد پیش می رود. این روند مستلزم آن است که فرد به عنوان یک موجودیت مستقل با شخصیت منحصر به فرد، تاریخچه ی رشدی، سیستم خانوادگی، سیستم اجتماعی، تاریخچه سلامت فیزیکی و روانی و تاریخچه ی حرفه ای نگریسته شود.
همانطور که احتمالا متوجه شده باشید، کشف و توسعه ی ظرفیت اعتبار (پول) درونی، نیازمند اشرافی مطلوب به روحیات خود دارد. و اگر بخواهیم صادق باشیم باید اعتراف کنیم که کشف و بسط این ظرفیت در اغلب موارد از توان و دانش خود فرد خارج است. و متاسفانه نوپا بودن این دانش ارزشمند، یافتن منابع درست در این حوزه را در سراسر جهان دشوار ( و در محتوای فارسی دشوارتر ) کرده است.
با دنبال کردن سرفصل روانشناسی پول در مدرسه ترید به مرور و با توسعه ی محتوا در این حوزه با این موضوع نیز بیشتر آشنا خواهید شد.
جمع بندی
حال که به انتهای این درس نزدیک می شویم، احتمالا برای شما هم سوالاتی به وجود آمده است که ما به تعدادی از آن ها اشاره می کنیم.
- با توجه به میزان بالانس حسابتان در معاملات، آیا بازهم احساس کمبود سرمایه دارید؟
- این کمبود سرمایه ناشی از کمبود پول بیرونی ست یا پول درونی؟
- سودهای شما در معاملات چه وقت کافی هستند؟
- و در انتها، آیا می دانید چرا ترید می کنیم؟
ممنون به خاطر این درس خوبی که نوشتید.
برای من هم کلی سوال در این زمینه ایجاد شد، امیدوارم در آینده با تکمیل شدن مطلب و این سر فصل بیشتر با این مفهوم آشنا شیم.
خیلی دیدم که تریدر ها، زندگی شون رو قربانی ترید کردن. اون مدل از معامله گری نمی تونه پایدار بمونه. و متاسفانه فضاهای مسموم آموزشی هم پر شدن از فیلم تریدر هایی که یه شبه پولدار میشن یا یه شبه به خاک سیاه می شینن. در حالی که ترید خود خود خود زندگیه. آروم و پر از پستی بلندی. گاهی پر از لبخند، گاهی پر از ناراحتی