پیش نویس های پولی تقویت شده اند｜خواص پیش نویس های پولی (3)
پیش نویس های پولی به رفتارهایی منتهی می شوند که در نهایت به عادت تبدیل می شوند. انسان ها دارای گرایش طبیعی به تقویت ساختار باورهای موجود خودشان هستند، از این جهت است که می گوییم پیش نویس های پولی تقویت شده اند . در این درس با دو حالت مختلف از این تقویت آشنا می شویم.
در جست و جوی تایید
پیش نویس های پولی، چیزی جز باورهای ما نیستند. ما برای جلوگیری از وارد شدن کوچکترین خدشه ای به این باورها، از هر گونه تجربه و اطلاعاتی که این باورها را به چالش بکشند، گریزانیم.
این گرایش باعث می شود در داخل مجموعه محدود و محدود کننده ای از باورهای مربوط به پول عمل کنیم. وقتی تعدادی از پیش نویس ها را که در برخی شرایط موثر بوده اند تکرار می کنیم، این فرضیه را که این پیش نویس ها در تمام شرایط موثر و عملی هستند تقویت می کنیم. افزون بر این، ما آگاهانه یا ناآگاهانه به جستجوی محیطی که در آن این پیش نویس ها درست بوده و همچنین افرادی که جهان بینی ما را تایید می کنند می پردازیم.
تقویت پیش نویس های پولی به صورت فعالانه
گاهی یافتن محیط تقویت کننده به صورت فعالانه انجام می شود. فرض کنید پیش نویس پولی شخصی ” ثبات در رفتارهای پولی ” باشد. این شخص با این پیش نویس پولی، بر این باور خواهد بود که برای موفقیت در بازارهای مالی، کافی ست است هر روز که از خواب بیدار می شود، یک معامله فروش ( سل یا شورت ) باز کند و منتظر حرکت بازار باشد تا ثروتمند شود. ( در حالی که انعطاف پذیری در تصمیمات پولی، از مهمترین پایه های موفقیت در بازارهای مالی ست.) دیگر هیچ کتاب تکنیکال یا خبر فاندامنتالی که خلاف اندیشه این شخص را ثابت کند، برایش اهمیتی ندارد. جستجوی اطلاعات او از همان ابتدا دچار سوگیری خواهد بود، چرا که او به دنبال نشانه هایی است که اندیشه های او را تایید کنند. او لزوما به دنبال حقیقت نیست، بلکه وی به دنبال اطلاعاتی ست که از واقعیت “او” حمایت کنند.
برای مثال جنگ روسیه و اوکراین و تنش های حاصل از آن را در بازارهای مالی در نظر بگیرید. اخبار و شرایط نشان از ریسک گریزی بازارها و در پی آن افزایش ارزش نمادهای امنی مثل طلا و ین بودند. اما معامله گری که کماکان باورهایش تایید کننده ی ثبات در رفتار و فروشِ صرف این نمادهاست، به دنبال این اخبارِ مطمئن نیست. او به دنبال خبری ست که افکار او را تایید کنند. او به دنبال عطسه ی پوتین ( رییس جمهور روسیه + )، یا سرفه ی زلینسکی ( رییس جمهور اوکراین + ) است، تا برای خود نشانه ای از پایان جنگ بتراشد. تا شاید معاملاتش را بتواند به سرانجام مطلوبی برساند.
در مورد پیش نویس های پولی اشخاص نیز چنین است. شخصی که پیش نویس پولی ای مبنتی بر این دارد که : ” پول هرگز کافی نخواهد بود ” ، از هر فرصتی برای تقویت این پیش نویس پولی خود استفاده می کند. به مسافرت می رود و هر ماشینی که از کنارشان عبور می کند را برای خودش و دیگران مثال می زند، که اگر پول بیشتری داشتیم، می شد با آن ماشین لوکس تر به سفر رفت. هر غذایی که می خورد، فکر می کند اگر پول بیشتری داشت، می شد غذای بهتری بخورد.
این مثال در دنیای معامله گری نیز در مورد چنین پیش نویسی مصداق دارد. معامله گری که با هر مقداری از مارجین، به دنبال مارجینی بزرگتر است. در هر ضرری به خودش یادآور می شود که اگر مارجین بزرگتری داشتیم، این ضرر را می توانستم با سود جایگزین کنم. ( البته فراموش نکنیم که : در بازارهای مالی و برای سود آوری مطلوب در این بازارها نیاز به حداقلی از سرمایه است و نمی شود منکر سرمایه اولیه بود. بحث بر سر پیش نویس های پولی بیمار گونه است.)
تقویت پیش نویس های پولیِ مستتر
اما در اغلب موارد، این تقویت به صورت ظریف تری رخ می دهد. یعنی آنچه که از قبل پیش بینی شده است تحقق می یابد. فرض کنید که پیش نویس پولی محمد به این شکل است : ” وقتی پای پول در میان است، نمی توانید به کس دیگری اعتماد کنید.”
او با پیمانکاران مختلف وارد داد و ستد می شود، اگر او با این تصور که نمی تواند به پیمانکاران ( و در واقع شرکای تجاری خود ) اعتماد کند وارد تجارت بشود ( فارغ از اینکه طرف مقابل تا چه اندازه قابل اعتماد است؛ ) چه رفتاری خواهد داشت؟
ممکن است احتمالا برای مواقعی که پیمانکار تقلب کند، چند برنامه احتمالی داشته باشد، و یا برخی اطلاعات اصلی پروژه را که به پیمانکار کمک می کند نزد خود نگه دارد. یا برای صحت سنجی عملکرد پیمانکار پرداخت های او را نامنظم انجام دهد و یا اطلاعات مربوط به شرایط مالی خود را پنهان کند.
در نهایت پیمانکار متوجه کارشکنی ها از جانب محمد خواهد شد و به مرور در مورد او دچار شک و تردید می شود. محمد شرایطی را ایجاد کرده که پیمانکار نمی تواند با حداکثر راندمان و اعتماد در مجموعه فعالیت کند. و پیمانکار نیز با توجه به شرایط ایجاد شده توسط محمد، شرایط کاری و ارائه ی خدمات خود را تغییر می دهد.
تمامی این روندها، تقویت کننده ی باور اصلی محمد هستند. محمد اکنون با خود می گوید به وضوح رفتار پیمانکار در مجموعه تغییر کرده است. از اول هم می دانستم که وقتی پای پول در میان است، نمی شود به دیگری اعتماد کرد.
البته محمد هرگز آگاهانه نمی داند که خودش شخصا از همان ابتدا این شرایط را ایجاد کرده است؛ و اگر این پیش نویس پولی نابخردانه ی خود را تغییر ندهد، تا ابد در گیر این بازی خواهد ماند.
تمرین :
آیا شما تاکنون متوجه پیش نویس پولی مستتری (در مورد خود)، در بازارهای مالی شده اید؟
بعد خوندن مجدد این درس، یک نکته ای به ذهنم رسید که دوست داشتم عنوانش کنم :
طبق تحقیقاتی که دکتر برد کلونتز و همکارانشون در سال های اخیر انجام دادن، چند پیش نویس پولی مطرح در بین عموم مردم رایج هستن و علاوه بر اون ها به تعداد زیادی پیش نویس های پولی خاص داریم. اما همونطور که قبلا هم تو مدرسه ترید اشاره شده، کسی که تمام ابزارش یه چکش باشه، همه چیز رو میخ می بینه و می خواد با همون ابزار مساله رو حل کنه. این مثال من رو یاد زمانی می ندازه که مثلا ریاضی می خوندیم. وقتی رو اون سرفصل خاص متمرکز بودیم ( مثلا روی مشتق )، حل مسائل ساده بودن، اما وقتی تو امتحان از لیمیت ها و انتگرال هم سوال می اومد، دیگه حل مساله چیز ساده ای نبود. علاوه بر دانشی که کسب کرده بودیم، نیاز به مهارت حل مساله و تفکیک مسائل هم داشتیم.
این از این جهت مهمه که درسته ما تو این سری مطالب درگیر نوشتن و خواندن عمیق در حوزه ی پیش نویس های پولی هستیم، اما باید بپذیریم که مشکلات حوزه ی روانشناسی ترید، ” فقط ” پیش نویس های پولی نیستن.
کامنت هایی که از طریق چند تن از دوستان اومده و از طرف مدرسه ترید تایید نشدن گواه این مساله ست. چون دوستان تریدر خودم هم می بینم که مطالب سایت رو دنبال می کنن و اون ها هم دچار این سوگیری هستن. یعنی مشکلات مدیریت سرمایه ی ریاضی وار رو هم میارن و می خوان با پیش نویس های پولی حل کنن.
دقت کنیم که این تفکیک رو اگر نمی تونیم به تنهایی انجام بدیم ( که انجامش هم دشواره )، لازمه در کنار خودمون یک مربی داشته باشیم تا مساله برامون جا بیفته.