تروما و پیش نویس های پولی｜پس از ورشکستگی چه بر سرمان می آید؟
یکی از قوانین مهم و پذیرفته شده ی شروع کسب و کارها، ورشکستگی و از دست رفتن سرمایه است. چنانکه اگر در قانون ثبت شرکت ها نیز دقت کنید، یکی از مهمترین بندهایی که یک کارآفرین باید در اساسنامه ذکر کند، وضعیت ورشکستگی ست. اینکه بعد از ورشکستگی چه می شود. سهام شرکت به چه صورت باقی می ماند. وضعیت بدهکاران چه می شود. شرکت ثبت شده چگونه و در چه مدت زمانی منحل می شود و یا چگونه و در چه بازه ی زمانی ای فعالیت های خود را دوباره از سر می گیرد؟
اما بررسی تروما و پیش نویس های پولی حاصل از این وضعیت چه می شود؟ بعد از کال مارجین و از دست رفتن سرمایه از لحاظ مادی دچار مشکلاتی می شویم، اما روانمان چه؟ چه بر سر آینده ی فکری مان می آید؟
پس از ورشکستگی کسی درباره ی آنچه برای روانِ کارآفرینان اتفاق می افتد، حداقل در قانون ثبت شرکت ها، سوالی نمی پرسد. قانونی برای کشف حالات روحی و بررسی ترومای ایجاد شده وجود ندارد. و در بسیاری موارد، همین عدم بررسیِ حالات روحی، منجر به ایجاد زیان های بیشتر و پی در پی و مشابه بعدی می شود.
ورشکستگی در یک شغل، شخص ورشکسته را به آن وا می دارد که با اندک سرمایه های ی باقی مانده ی خود ( از هر نوع سرمایه ای که مانده)، به جنگ ضررهای پیشین برود. این سرمایه گاه از جنس پول است و گاه شخص، جان و زندگی خود را در این راه قرار می دهد و سعی می کند با تلاش بیش از پیش، جبران مافات نماید. ( مطالعه ی درس پیش نویس های پولی ناآزموده، به درک بهتر این مثال کمک می کند. )
معامله گران نیز به مثابه کارآفرینان از این قائده مستثنی نیستند. شخصی که به تازگی تمام سرمایه ی خود را در بازارهای مالی از دست داده، مدام در فکرِ یافتنِ سرمایه ی جدید، بازگشت به بازارهای مالی و جبران ضررهای پیشین است. اما در این میان باید بپذیریم که یک تروما رخ داده است و در بخش روانی نیز این مساله باید مورد بررسی قرار بگیرد. ترومای مالی و استرس پس از سانحه، باید با تراپی توسط مربی کارآزموده درمان شوند.
ترومای مالی چیست ؟
رویداد تروماتیک، رویدادی است بسیار غم انگیز که معمولا در خارج از حوزه تجربه انسان رخ می دهد و همچنین خارج از توانایی فرد برای تغییر قرار دارد. این رویداد اتفاقی ست که فرد با درماندگی یا وحشت به آن واکنش نشان می دهد.
تجارب تروماتیک معمولا به دو شکل اتفاق می افتند : اتفاق هایی که برای ما رخ می دهند و اتفاق هایی که برای ما رخ نمی دهند.
فردی که یک ترومای عظیم را تجربه می کند، به احتمال زیاد دچار سندروم استرس پس از سانحه می شود. مطالعات نشان می دهند که دو نشانه مبنی بر این که فرد به استرس پس از سانحه دچار شده است وجود دارد :
- بیش برانگیختگی : بیش واکنشی یا خروج از تعادل
- گسستگی : دوری شدید، اجتناب و یا نادیده گرفتن منبع تروما
در سایر تروماهای مرتبط با پول، نشانه های تروماتیک به صورت وسواس شدید برای پول در آوردن و پس انداز پول از یک سو، و یا بی توجهی محض نسبت به آن از سوی دیگر نمایان می شوند.
آیا فقط معامله گران تازه کار دچار تروما می شوند؟
هیچ شخصی در برابر تاثیرات آنی و ماندگار ترومای مالی مصون نیست. به عنوان مثال در سال های بعد از بحران مالی سال 2008 (+)، مطالعه ای با حضور مشاوران مالی نشان می داد که 93 درصد از آن ها دارای سطوح متوسط تا بالای نشانه های استرس بعد از سانحه بوده و حتی 39 درصدشان نشانه های شدید استرس پس از سانحه را تجربه می کنند. این نشانه ها شامل مشکلات خواب، احساس یا رفتار به گونه ای که این تروما مجددا یک بار دیگر تکرار شده است و اجتناب از هیجان ها و یادآوری رویداد هستند.
پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که مشاوران نیز در باورهای خود در مورد سرمایه گذاری تغییرات چشمگیری را تجربه کرده اند. در برخی موارد بحران باعث شده بود این افراد هر چیزی را که قبلا بدیهی تصور می کردند زیر سوال ببرند.
در مطالعه ای که بعدها و در سال 2012 صورت گرفت، مشخص شد مشاوران مالی بر اساس ترومای حل نشده خودشان در پی بحران مالی سال 2008، سرمایه ی مراجعان خود را در معرض ریسک های جدی قرار داده اند.
تروما و پیش نویس های پولی
تجربیات فوق العاده دردناک و آسیب زا در مورد پول غیر معمول نیستند، چرا که پول نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره ایفا می کند. در این موارد، تغییر یا به چالش کشیدن پیش نویس های پولی، امری بسیار دشوار است. وقتی ما یک تروما را تجربه می کنیم به ندرت به عقب بازگشته و نحوه شکل گیری پیش نویس های پولی خود را بررسی می کنیم. در رابطه با تروماهای حل نشده، افراد بر اساس باورهای نادرستی که در اصل از همان تجربه تروما نشات می گیرد تجارب مشابهی از همان جنس را از نو خلق می کنند.
نظر به اینکه افراد معمولا پیش نویس های پولی حاصل از تجارب دردناک را ارزیابی نمی کنند، بررسی اینکه این پیش نویس های پولی و رفتارهای وابسته به آن چه نقشی در بروز مشکلات جاری زندگی دارند دشوار است. در اغلب موقعیت های دردناک، انگشت خود را به سمت عوامل بیرونی که ممکن است دلیل اصلی باشند یا نباشند، می گیریم و از بررسی اینکه پیش نویس های پولی چه نقشی در بروز این شرایط داشته اند غافل می مانیم.
وقتی در معامله ای موفق نمی شوید و کل سرمایه ی خود را از دست می دهید و در همین حین انگشت اتهام را به سوی وانتیِ سیب زمینی فروش داخل کوچه نشانه می روید، شما هنوز معنای درست بسیاری از مفاهیم معامله گری را درک نکرده اید. فراموش نمی کنیم که به احتمال بسیار زیاد، فضای آرام تر و مناسب ترید، از بروز چنین خطاهایی می توانستند جلوگیری کنند. اما از درس کنترل خطای انسانی در ترید نیز به خاطر داریم که : خطا نباید منجر به تراژدی شود. اگر چنین اتفاقی رخ داده و کوچکترین خطایی شما را به قهقرا برده و می برد، لازم است بار دیگر بازبینی اساسی ای در روند آموزش های معاملاتی خود داشته باشید.
وقتی ما افراد، مکان ها و یا رویدادهای خاصِ مرتبط با تجربه درناک را سرزنش کرده و مقصر می دانیم، فرصت به چالش کشیدن پیش نویس های پولیِ نادرست از دست می رود. در نتیجه ما فرصت خلق پیش نویس های دقیق تر و کارکردی تر را ازدست می دهیم و به همین دلیل محکوم به تکرار اشتباهات خود و فاصله بیشتر از اهداف خود خواهیم بود.
