ترید با سرمایه کم|واقعیت یا رویا

منتشرشده توسط trade school در تاریخ

ترید با سرمایه کم|واقعیت یا رویا

نداشتن وسواس کلامی ( دقت در استفاده ی صحیح از کلمات و ترکیبات حاصل از کلمات ) در انجام امور جدی، از آسیب هایی ست که سیستم ها را از رسیدن به سر منزل مقصود دور می کند. با تعاریف اشتباه یا تعاریف تقریبی از واقعیت های دقیق، سیستم ها نمی توانند به هدف درستی برسند. ( مثل اینکه از دوستی بپرسید، آدرس خانه تان کجاست که مهمانتان شوم، و او بگوید تهران ). در درس ترید با سرمایه کم|واقعیت یا رویا به یک وسواس کلامی پرداخته ایم. چیزی که در امور جدی خیلی به آن نیاز داریم؛ تعریف دقیق کلمات و عبارات.

مدیری را فرض کنید که به یک رسانه جمعی آمده و در مورد عملکرد یک سازمان اقتصادی ( دولتی یا خصوصی ) گزارش می دهد. در میان گزارش بارها عنوان می کند که ” با توجه به وضعیت کشور در ریسک و ابهام در حال انجام فعالیتی خاص هستیم “. اگر شما هم مثل ما دانش جوی مدرسه ترید باشید، به این جمله حساس می شوید. چون از مطلب آنالوژی می دانیم که ریسک با ابهام نه فقط تفاوت ظاهری در نوشتار، که تفاوت عمیق معنایی دارد. و در سال های اخیر آن قدر در مقالات و کتاب ها به این موضوع پرداخته شده که جایی برای لغزش باقی نیست.

اگر شخصی در حوزه ی اقتصاد فعال باشد، و نتواند مفهوم ابهام و ریسک را از هم تفکیک کند، ادامه صحبت با او در حوزه ی اقتصاد، بی فایده است! (+)

سوالی برای جواب های درست

با توجه به توضیحات بالا، لازم می شود به مقوله ای به نام ترید با سرمایه کم، با وسواس کلامی بیشتری نگاه کنیم. کافی ست همین کلمه ی ” ترید با سرمایه کم ” را در محتوای وب (فارسی یا انگلیسی) گوگل کنید. صدها صفحه آماده هستند که به شما آموزش دهند چگونه با سرمایه ی کم ترید کنید و احیانا در مدت کوتاهی، سرمایه ی خود را چندین و چند برابر بکنید. جهان امروز پر از جواب های بیهوده برای سوال های مهم است. و در مقابل پر از جواب های عالی برای سوال هایی که هرگز پرسیده نمی شوند و یا نمی خواهیم که اصلا به ذهنمان خطور کنند! بگذارید چراغ اول را ما روشن کنیم و این سوال مهم را بپرسیم که :

سرمایه کم یعنی چقدر ؟

وقتی وارد محیط کار شدید و برای دوستانتان گفتید که حقوقم کم است، منظورتان چه عددی بود؟

وقتی می خواستید خانه بخرید و مقداری پول کم داشتید، پولتان چقدر کم بود؟

کم بودن پول یک چیز نسبی ست. کسی که برای خرید یک خودروی بنز آخرین مدل پول جمع کرده و ده درصد از کل مبلغ را کم دارد، بسیار متفاوت از کسی ست که برای خرید یک پراید پول جمع کرده و پنجاه درصد از کل مبلغ را کم دارد. ده درصد از پول بنز آخرین سیستم، شاید برابر با ده خودروی پراید صفر کیلومتر باشد.

پس در درک مفهوم کم بودن، آن هم در یک حوزه ی مبتنی بر ریاضی، به نام اقتصاد، نمی شود صرفا به توصیفات زبانی متوسل شد. کمبود در ریاضی نسبت به هدف سنجیده می شود و متناسب با آن محسابات بعدی انجام می شوند.

شاید بد نیست برای درک مفهوم ” کم ” در حوزه ی اقتصاد، یک بار دیگر به تعریف آدام اسمیت از اقتصاد رجوع کنیم ( + ) :

اقتصاد یعنی مدیریت منابع محدود برای پاسخ به نیازهای نامحدود

کم بودن یک مفهوم نسبی ست، نسبت به آنچه می خواهیم.

کم بودن تا کجا قابل تحمل است؟

شاید تا همین جا هم، این حد از وسواس برایتان عجیب باشد. اما لازم است یک بار دیگر اشاره کنیم که در حال صحبت از یک مفهوم دقیق هستیم. مفهومی به نام اندازه ی سرمایه. برخی آدرس ها به ناچار باید خیلی موشکافانه مورد بحث و گفتگو قرار بگیرند. اگر چنین تعاریف دقیقی نبود، بشر هیچ گاه موفق نمی شد در فاصله ای بسیار دور، بر مدار مریخ، کاوشگری داشته باشد.

دیوید ثورو جواب این سوال را خیلی شفاف داده است :

شما در هنگام خرید یک آب معدنی خنک در یک روز گرم تابستانی، چقدر حساب کتاب می کنید؟ تقریبا پروسه ی ساده ایست، نه ذهنتان مشغول می شود، نه هزینه فایده ی آن را محاسبه می کنید. تشنه اید، آب می خرید و میل می کنید.

یک گام جلوتر برویم، وقتی می خواهید ماست بخرید، ماست یونانی می خرید یا ماست معمولی؟ ( در وزن و بسته بندی مشابه، قیمت ماست یونانی 2.5 برابر ماست معمولی است ). احتمالا اگر هر دو را به یک اندازه دوست داشته باشید و کارمند معمولی باشید، کمی ضرب و تقسیم برای این خرید لازم است.

رفته اید فرش بخرید، فرش ماشینی می خرید یا دست بافت؟. دیگر یک حساب کتاب معمولی سرانگشتی کافی نیست، لازم است محاسبات دقیق تری انجام شود.

در حقیقت هر چیزی که می خریم، چشم پوشی از خریدی دیگر است. اگر ماشین می خریم یعنی احتمالا از سفر دوبی چشم پوشی کرده ایم. اگر فرش دستباف می خریم، یعنی فعلا نمی توانیم ماشین لباسشویی نو بخریم و باید تا اطلاع ثانوی، همان ماشین لباسشویی پر سر و صدای قدیمی را تحمل کنیم.

حتی وقتی آب معدنی هم می خریم از چیز دیگری چشم پوشی کرده ایم، اما با توجه به ظرفیت آزاد ثروتمان، امکان پر کردن جای خالی هزینه ی آب معدنی، به صورت قطعی وجود دارد.

از این منظر جای خالی در عمق روانشناسی کمیابی جای می گیرد. داشتن جای خالی به ما امکان فراوانی را پیش کش می کند. امکان خریدهای زیاد بدون انتخاب های سخت. اگر آب معدنی را خریدیم و از کیفیت دما و یا احیانا از طعم آن خوشمان نیامد، می توانیم بدون اینکه خودمان و انتخابمان را سرزنش کنیم، آن را دور بیندازیم. اما وقتی ثروتمان به حدی نیست که بتوانیم فرش دستباف را اگر بد بود کنار بگذاریم یا آن را با ضرر بفروشیم، در اینجا با کمبود مواجهیم. ما در هنگام کمبود بر خودمان سخت گیر تر می شویم. از انتخاب هایمان ناخشنود می شویم. کمیابی ما را همواره در مرز خوشحالی از یک برد کوتاه مدت ( خرید خوب ) یا یک باخت کوتاه مدت ( خرید بد ) قرار می دهد.

از این جهت است که در هنگام فراوانی منابع نسبت به خواسته ها، ما با آرامشی فارغ از نیاز، می توانیم به تصمیم ها و انتخاب های پی در پی بپردازیم. در هنگام فراوانی منابع نسبت به خواسته ها اشتباهات به سادگی قابل جبران هستند.

بودجه های ناچیز باعث ایجاد تصمیم های پیچیده تر می شوند (+)

کم بودن از فلسفه تا جبر

حالا می شود ابرهای ابهام را تا حدودی کنار زد و با تعاریف بالا به اینجا برسیم که : کم بودن منابع، فقط یک چیز توصیفی نیست. فقط ریشه ی روانشناسانه ندارد. کم بودنِ چیزی از جنس سرمایه، ریشه های ریاضی نیز دارد. نمی شود با توسل به کائنات و خواندن کتاب های موفقیت، بر جبرهای ریاضی غلبه کرد. تنها راه ممکن پذیرش این واقعیت هاست. و کم کم وقت آن رسیده که به سوال این درس پاسخ دهیم.

ترید با سرمایه کم|واقعیت یا رویا ست؟ آیا می شود با سرمایه کم تریدر موفقی بود؟

قطعا و البته که امکان پذیر است. شما می توانید با سرمایه ی هزار دلاری هم تریدر موفق و سود آوری باشید. در همین حال اگر سود ترید منطقی را طبق تعریف + و برای یک تریدر با تجربه و با مهارت کافی ماهیانه 4% در نظر بگیریم. آیا این عدد برای شما کافی خواهد بود؟ یا همین عدد مقدمات کمیابی را در ذهن شما فعال خواهد کرد؟

پیشنهاد مدرسه ترید در این خصوص

دوستانی که همراه مدرسه ترید هستند می دانند که ما در مدرسه ترید معمولا راه حل قطعی پیشنهادی نداریم. ما تلاش می کنیم شما به گونه ی صحیح تری بیندیشید. و شاید درک آن در این مورد خاص، زمان زیادی از تلاشگران و دانش جویان حوزه ی سرمایه گذاری بگیرد. زمانی که گاه هیچ وقت هم پایان نمی یابد و این چرخه ی درگیری ادامه دار می شود. چالش های حاصل از عدم درک صحیح سرمایه و مفهوم کمیابی حاصل از آن، ما را به سمت آسیب های بعضا جبران ناپذیر هدایت می کنند. بنابراین در این مورد لازم میبینیم که نظر خودمان را شفاف اعلام کنیم.

اگر هنوز درک درستی از سرمایه ندارید، اگر هنوز به درک کاملی از مفهوم سود و نسبی بودن آن نرسیده اید، لطفا، سرمایه خود را به آموزش در این حوزه اختصاص دهید. هر چند، در تمام سطوح معامله گری، آموزش را همواره لازم و واجب می دانیم ( و اتفاقا به همین علت هم مدرسه ترید را راه اندازی کرده ایم ). اما در سطوح بالا توصیه مان ترید به همراه آموزش و در سطوح ابتدایی صرفا آموزش است.

دسته‌ها: مدیریت سرمایه

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بهنام
بهنام
6 ماه قبل

به تجربه «ترید با سرمایه کم»، یا باید شکل تفریح داشته باشد و برایتان ماندن، دوبرابر یا چندبرابر شدن، یا از بین رفتن کل سرمایه‌تان مهم نباشد، یا باید با آن «قمار» کنید.
در مسیر قمار هم ممکن است یک‌بار، دوبار، سه بار بازی‌تان بگیرد؛ اما نهایتا باخت آغوش فراخش را برای شما باز کرده است.
اگر سرمایه کمی دارید، نیاز مالی بالایی دارید، اگر به امید پولدار شدن و میلیاردر شدن آمده‌اید، اگر به امید برطرف کردن نیازتان با ترید هستید، یا می‌خواهید این سرمایه کم را با تریدکردن زیاد کنید، به نظرم همان سرمایه را امروز از بازار خارج کنید، چون کمی بعد حسرت داشتنش را خواهید خورد.